سفيد بالكها متعلق به خانواده آليروديده (Aleyrodidae) ميباشند كه حداقل سه گونه از آنها در كشور ما از اهميت فوقالعاده زيادي برخوردارند و عبارتند از:
1. سفيد بالك گلخانه (Trialeurodes vaporariorum)
2. بِميسيا تاباسي (Bemisia tabaci)
3. بِميسيا اورجنتيفولي (Bemisia orgentifolii)
دو گونه اخير عمدتاً در شرايط مزرعهاي و صحرايي از آفات مهم گياهان بويژه پنبه هستند ولي بدليل وسيع بودن طيف ميزباني آنها در روي گياهان زينتي و محصولات گلخانهاي نيز فعاليت ميكنند. سفيد بالك گلخانه با شرايط گلخانهاي تكامل و سازش پيدا كرده و يكي از آفات مهم و كليدي محصولات گلخانهاي است.
اين آفات تخمهايشان را از طريق ساقه بسيار كوتاهي داخل بافت گياهان قرار ميدهند. بعد از اينكه تخم تفريغ شد و لاروها خارج شدند، با قطعات دهاني زننده مكنده خود شروع به تغذيه از شيره گياهي ميكنند و باعث زرد شدن و در جمعيتهاي بالا باعث ريزش و خشك شدن برگ گياهان ميشوند.
از مهمترين پارازيتوئيد آفات محصولات گلخانهاي، ميتوان به زنبورهاي خانواده آفلينيده (Aphelinidae) اشاره كرد. در اين خانواده گونههاي مختلف جنس اِنكارسيا (Encarsia) از دشمنان طبيعي و مهم اين آفات هستند. در بين گونههاي جنس اِنكارسيا گونهاي به نام انكارسيا فورمازا (Encarsia formosa)انتشار جهاني دارد و به عنوان يك فرآورده بيولوژيك و دشمن طبيعي تكثير شده، و براي كنترل سفيدبالكها در شرايط گلخانهاي رها سازي ميشود.
طول بدن اين زنبور حدود يك ميليمتر بوده و قسمت قفسه سينه آن سياه رنگ و شكمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پورههاي سنين مختلف (Trialeurodes) قرار ميدهد و بجز حشره كامل بقيه مراحل رشدي آن در داخل بدن ميزبان سپري ميشود. بعد از كامل شده حشره، زنبور بالغ از طريق جويدن پوسته بدن ميزبان از آن خارج ميشود.
زنبور انكارسيا فورمازا را بر روي ميزبان طبيعي يعني سفيد بالك گلخانهاي و بر روي گياه توتون بصورت انبوه تكثير كردهاند. گاهي بر روي يك برگ توتون ميتوان هزار عدد از اين زنبور را تكثير و در گلخانهرها سازي كرد، توليد نتاج نر در اين زنبور بسيار نادر و كم است.
در تعدادي از زنبورهاي پارازيتوئيد خانواده آفلينيده (Aphelinidae) مخصوصاً گونههاي جنس انكارسيا (Encarsia) مانند انكارسيا فورموزا و انكارسيا لوتهآ (Encarsia lutea) توليد نتايج نر از طريق هيپر پارازيتيسم (Hyper parasitism) يا اتو پارازيتسم (Auto parasitism) است . هيپر پارازيتيسم به پديدهاي گفته ميشود كه يك پارازيتوئيد، پارازيتوئيد ديگر را پارازيته ميكند، در اتو پارازيتيسم يك پارازيتوئيد نتاج خودش را پارازيته ميكند.
در تعدادي از زنبورهاي خانواده آفلينيده، پديده اتو پارازيتيسم ديده ميشود يعني توليد نتاج نر از طريق پارازيته كردن نتايج مادهي گونه خودش بوجود ميآيد.
در شرايط گلخانهاي طول عمر زنبورهاي ماده در دماي 18 تا 30 درجه سانتيگراد حدود 27 الي 30 روز است، بنابراين طول عمر زنبورهاي كامل بشدت تحت تأثير دما است.
تعداد تخمهايي كه هر حشره ماده ميگذارد. بين 50 تا 350 عدد متغير است و عوامل مختلفي از جمله ساختمان سطح برگ گياهان در ميزان كارآيي اين زنبورها فوقالعاده مؤثر است. اين زنبورها بر روي گياهاني كه سطح برگهايشان كركدار است از كارآيي خوبي برخوردار نيستند. در كشورهاي اروپايي و آمريكايي اين زنبورها به فراواني تكثير ميشوند و براي كنترل بيولوژيك مگسهاي سفيد يا سفيد بالكها مورد استفاده قرار ميگيرند. در سال 1994 در سطحي حدود چهار هزار هكتار در كشورهاي آمريكايي و اروپايي از اين زنبورها براي كنترل بيولوژيك سفيد بالكها استفاده شد.
از ديگر عوامل كنترل سفيد بالكها قارچهاي ورتيسيليوم لكانئي (Verticilium lecanii) و آشرسونيا آليروديس (Aschersonia aleyrodis) هستند. بعضي از فرآوردههاي قارچ ورتيسيليوم لكانئي مثل ورتالك (Vertalec) براي كنترل شتهها مورد استفاده قرار ميگيرد و فرآوردههاي ديگر آن مانند مايكوتال (Mycotal) براي كنترل سفيد بالكها بكار ميرود.
قارچ آشرسونيا آليروديس در روي حشرات كامل و تخمهاي بميسيا تاباسي (Bemisia tabaci) و تريالئوروديس وپاراريوروم (Trialeurodes vaporariorum) عموماً ايجاد خسارت نميكند بلكه فقط مراحل پورگي اين آفات را مورد حمله قرار ميدهد. و در محيطهايي كه تخم اين قارچ پاشيده نشده است، نميتواند گسترش پيدا كند. برخلاف قارچ ورتيسيليوم لكانئي كه ميتواند در سطح برگ گياهان گسترش يابد اين گونه نميتواند پراكنش خودش را افزايش بدهد.
از ديگر دشمنان طبيعي سفيد بالكها ميتوان به كفشدوزكها اشاره نمود كه بعضي از گونههاي آنها براي كنترل اين آفات مورد استفاده قرار گرفتهاند . از جمله گونه اين كفشدوزكها دلفاستوس پوسيلوس (Delphastus pusilus) است كه از دشمنان طبيعي مهم اين آفات بشمار ميرود.
مبحث كنترل بيولوژيك كنه هاي تارتن
از كنههاي تارتن متعلق به خانواده تترانيكيده (Tetranychidae) گونه تترانيكوس اورتيكه (Tetranychus urticae) از مهمترين آفات محصولات گلخانهاي است كه تخمهايش را در سطح گياهان قرار ميدهد و بعد از اينكه تخمها تفريغ و پورهها خارج ميشوند با كليسرهايشان شروع به تغذيه از شيره گياهي ميكنند و در نتيجه به گياه خسارت وارد ميكنند.
يكي از مهمترين دشمنان طبيعي اين كنهها فيتوزئولوس پرسيميليس (Phytoseiulus persimilis) است كه پرداتور (Predator) يا شكارگر بوده و براي كنترل بيولوژيك كنههاي تارتن در بسياري از نقاط دنيا مورد استفاده قرار گرفته است. در سال 1960 اين كنه را از روي يك محموله گل اركيده كه از شيلي به آلمان وارد شده بود شناسايي كردند. سپس به روشهاي تكثير انبوه آن مبادرت ورزيدند و سرانجام در سال 1994 در سطحي معادل حدود هشت هزار هكتار از اين كنه پرداتور براي كنترل كنههاي تارتن استفاده كردند. اين شكارگرها را ميتوان براحتي بر روي كنه تارتن و روي لوبيا پرورش داد.
|